Friday, February 4, 2011

اشتباه نمیکنی ! این کیبورد یادگار جنگ جهانی دوم نیست ! پس بنابراین نه دست آدولف هیتلر بهش خورده نه بنیتو موسولینی نه هیروهیتو ! چرچیل و استالین و روزولت هم خیلی علاقه داشتند همچین چیزی رو به نام خودشون کنن اما نتونستن حتی با بمباران هم به این طفلکی صدمه بزنن !


این شاهکار دانش آموزان !!! یه مدرسه ست که دست همه این آقایون رو از پشت بستن !

Monday, January 31, 2011

I'm Alive!!!

" ...................... "
آره ! این صدای نفس های منه ! چه بی صدا !
من به داشتن دوستای مهربون و خوبی مثل دوستانی که تو مدت نبودنم حتی یه کوچیک نگرانم بودن به خودم میبالم . از همتون ممنونم  و بابت نبودنم نبودنم عذر میخوام . دوستتون دارم .
....

یه گجت جالب دیدم امروز . طوری طراحی شده که دیگه نیازی به تعویض سررسید سالیانه نیست و مثل جورچین های خودمون که باهاش یه ترکیب منظم میساختیم میتونه متغیر باشه .
ایده جالبی بود لاقل !



البته ذهن وقتی تو آرامش باشه به سمت خلاقیت متمایل میشه  ! نه ؟!

Saturday, January 8, 2011

چی میخوای !؟

عجب دوره زمونه ای شده ! نمیدونیم باید چیکار کنیم . 
از اونطرف بهمون یاد دادن اگه کسی بهت بی حرمتی کرد و دری وری گفت ، گوشاتو بگیر و چشاتو ببند و نشنیده بگیر ! تو در شانی نیستی که دهن به دهن بشی یا کسی !
ببخش اگر خطایی دیدی و طعنه مزن ... که نفس هیچکس عاری از خطا نبود !
از اونور شیطونه میگه ... و .... کنم تا دیگه ... ! ( به شدت سانسور شد ! )
حالا از غروب این 2 تا طبعمون هی دارن تو سر و کله هم میزنن ! چه میشه کرد ! فعلا که خوردیم و دم بر نیاوردیم ! مثل یک سامورایییی !
...
به قول امضای یه دوستی : 
Always, what you have is somebody else's dream
باور نداری ؟!
  

Monday, January 3, 2011

اوج

من  عاشق ثبت لحظاتم ... 
اولین برگ از آلبوم عکس ( فتو ) بلاگ من . عکس هایی که خودم میگیرم ... 


http://s1.picofile.com/file/6252735410/La_Photo_17_.jpg

Sunday, January 2, 2011

من زنده م !!!

اين پست يعني من هنوز هستم ! در عين حال كه نيستم !

Wednesday, December 22, 2010

شاهکار استاد !

مکان : کلاس
موضوع درس : هارد دیسک ها - پارتیشن بندی -  Formatting !!!
 یعنی قبل از اینکه این 2 خط بالا رو بخونید و به عکس نگاه مینداختین ، حدس میزدید که ماجرا از چه قراره ؟! :)
داستانک  : 
مخاطبش بچه های پنجم ابتدایی و اول راهنمایی بودن . خودش هم کودکی بیش نبود ! البته از نوع درونیش !

توضیحاتش که تموم شد چند قدم از تابلو دور شد .
نگاهی به تابلو انداخت و در دل خندید ... چند نفر دیگه به این تابلو میخندند ؟ !


- همه متوجه شدن ؟! 
-  ببببببببببببله !
- خب خدا رو شکر !

Saturday, December 11, 2010

به یاد فرهاد مهراد

11:29 یاد فرهاد مهرادم ... با اون صدای مهربونش :
زرد ها بیهوده قرمز نشدند . قرمزی رنگ نینداخته بیهوده بر دیوار
صبح پیدا شده اما ، آسمان پیدا نیست
صبح پیدا شده اما ، آسمان پیدا نیست
گرته روشنی مرده ی برفی ، همه کارش آشوب
بر سر شیشه هر پنجره بگرفته قرار
من دلم سخت گرفته ست از این
میهمان خانه ی مهمان کش روزش تاریک

....
11:30
... یواش بابا ! چه خبره ؟! ( با عقربه های ساعت رو میزمم ! ) !
دپرس مییییییییشووویییییییییییییم !
(( آخه عرضه دپرس شدنم نداری که ! میتونی 2 دیقه آروم بشینی ؟! )) !؟
چرا با خودت حرف میزنی حالا !؟
...
12:26 !!!!
یه بلاگنویسی یه مقایسه های جالبی رو کنار هم آورده بود ! بعد از گیر دادن به تنیسورها و لوازم آرایش و خونه سگها و چی و چی یه مقایسه جالب از کمدین ها و دنیای کمدی داشت .
خودم همیشه بین کمدین های هم وطن ! و وارداتی هاش مقایسه بر گذار میکردم ! و به این نتیجه می رسیدم که این بنده خدا ها هی دست و پا میزنن و ادا اطوار در میارن تا بلکه ما یه لبخندی عنایت کنیم ! اما نمونه مرغوب خارجکیش با قرار گرفتن در موقعیت های خاص و بعضا حتی بدون ارتعاش کوچکترین صدایی از حنجره مبارک ( مستر بین ) به سبک سینمای شبه صامت ملت رو میترکونن !
اما خب ظاهرا Before  و Today اونورکی ها یه مدل دیگست : ( پس اونام گاهی مقایسه دارند ! )